به جای شانس بر حقایق و دانشتان تکیه کنید.
تحلیل تکنیکال چیست ؟ اگر در بازارهای مالی فعالیت دارید، حداقل برای یک بارهم که شده باشد، این نام به گوشتان خورده است. پس اگر به دنبال آشنایی با انواع و کاربردهای تحلیل تکنیکال هستید، جای درستی آمدید.
مهمترین خصلتی که سبب میشود، تا یک فرد از نظر مالی پیشرفت نکند، قرار دادن اسم بدشانسی بر روی اشتباهاتش است. پس اگر به دنبال عوض کردن مسیر مالی خود و پیشرفت هستید؛ باید بدانید که، این دانشتان است که نیاز به افزایش دارد، نه شانستان.
اما چگونه؟
جواب سادست. باید هوش مالی و دانش مورد نیاز بازاری که در آن فعالیت میکنید را، را افزایش دهید.
درست مانند هر مهارت دیگری که تا به امروز یاد گرفتهاید. فقط کافی است به سراغ استادان خوب رفته و تلاش و تمرین را شروع کنید.
در نهایت معجزهی علم دانش را با چشمان خود میبینید و میفهمید که شانس تنها یک عامل، خیلی جزئی بوده، نه همه چیز. چه بسا اینکه در خیلی از موارد نیز، دانش ناکافیتان مقصر بوده است، نه دانشتان!
یکی از دانشهای بسیار مهمی که در تحلیل بازارهای مالی به آن احتیاج دارید، تحلیل تکنیکال است. به کمک کاربردهای تحلیل تکنیکال، فلش رویال را در دستانتان دارید. و قطعاً با دستان پر خارح میشوید.
پس اگر میخواهید بدانید که تحلیل تکنیکال چیست ، با ما در این بخش از فرصت پلاس، همراه شوید.
همچنین اگر به دنبال افزایش هوش مالیتان به کمک استادان بزرگ این حوزه هستید، دورههای زیر را به شدت به شما پیشنهاد میکنم. خیلی سریع وارد لینک زیر شده و یادگیری را شروع کنید.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
فهرست مطالب
تحلیل تکنیکال چیست ؟
برای اینکه بتوانیم پاسخی کامل به سوال تحلیل تکنیکال چیست بدهیم، ابتدا لازم است که با تعریفهای متعددی که برای آن ارائه شده است آشنا شویم.
تحلیل تکنیکال در واقع هنر تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در مراحل ابتدایی تغییر و سوار شدن بر موج جدید آن است. تحلیلگر تکنیکال، پیش از تمام بازار، متوجه این تغییرات میشود و تصمیمات مناسب سرمایه گذاری را میگیرد.
از طرفی دیگر، این تحلیل، علم ثبت تاریخچه معاملات (اصولاً در قالب نمودار) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده است.
به طور کلی، تحلیل تکنیکال را میتوان به سه طریق توضیح داد:
-
تحلیل نوسانهای گذشته قیمت به منظور پیش بینی تغییرات آینده قیمت
-
تحلیل بر اساس رفتارهای بازار با استفاده از نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخصهای تکنیکال
-
روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
به عنوان جمع بندی این قسمت میتوان گفت:
تحلیل تکنیکال پیشبینی رفتارها آینده قیمت بر اساس رفتارهای گذشتهاش و الگوهای موجود تحلیل تکنیکال است. تا بتوانیم نقطهی ورود و خروج مناسب را پیدا کنیم. و دیگر نه بر حسب شانس که بر حسب دادهها دست به خرید و فروش بزنیم.
الگوهای موجود در تحلیل تکنیکال نیز، به مرور زمان و بر حسب تجربه شناسایی شدند. و تحلیل گران به محض کشف و مشاهدهی آنها پیش بینی میکنند، حرکت بعدی قیمت چیست.
برای مثال میتوان به الگوی کف دو قلو ، کنج، فنجان و…. اشاره کرد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال چیست ؟
اصول تحلیل تکنیکال از صدها سال داده ای بازار مالی استخراج شده است. و حدود سه قرن قدمت دارد.
برخی از جنبههای تحلیل تکنیکال در گزارشهای جوزف د لا وگا، تاجر مستقر در آمستردام، در مورد بازارهای مالی هلند در قرن هفدهم به دست آمده است.
در آسیا نیز، تحلیل تکنیکال روشی است که توسط Homma Munehisa در اوایل قرن هجدهم، توسعه یافت. و به استفاده از تکنیکهای شمعی تکامل یافت. امروزه نیز، یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است.
روزنامه نگار چارلز داو (1851-1902) نیز، دادههای بازار سهام آمریکا را گردآوری و تجزیه و تحلیل میکرد. و برخی از نتایج خود را در سرمقالههای وال استریت ژورنال منتشر میکرد. او معتقد بود که الگوها و چرخه های تجاری را احتمالاً میتوان در این داده ها یافت، مفهومی که بعدها به عنوان “نظریه داو” شناخته شد. با این حال، خود داو هرگز از استفاده از ایدههای خود به عنوان یک استراتژی معاملات سهام حمایت نکرد. و به آنها به عنوان یکی از کاربردهای تحلیل تکنیکال نگاه نکرد.
در دهههای 1920 و 1930، ریچارد دبلیو. شابکر چندین کتاب منتشر کرد که، کار چارلز داو و ویلیام پیتر همیلتون را در کتابهای تئوری و عمل بازار سهام و تحلیل فنی بازار ادامه داد.
در سال 1948، رابرت دی. ادواردز و جان مگی، تجزیه و تحلیل فنی روندهای سهام را منتشر کردند که، به طور گسترده به عنوان یکی از آثار اصلی این رشته در نظر گرفته می شود. و منحصراً به تجزیه و تحلیل روند و الگوهای نمودار مربوط می شود و تا به امروز مورد استفاده قرار می گیرد.
تجزیه و تحلیل فنی اولیه تقریباً فقط منحصر به، تجزیه و تحلیل نمودارها بود. زیرا قدرت پردازش رایانهها مانند امروز نبود. به نظر میرسد که، چارلز داو، مدلی از تجزیه و تحلیل نمودار نقطه و شکل را ایجاد کرده است.
از طرفی دیگر با ظهور مالی رفتاری به عنوان یک رشته جداگانه در اقتصاد، پل وی آزوپاردی تحلیل تکنیکال را با مالی رفتاری ترکیب کرد و اصطلاح «تحلیل تکنیکال رفتاری» را ابداع کرد.
دیگر پیشگامان تحلیل تکنیکال عبارتند از رالف نلسون الیوت، ویلیام دلبرت گان، و ریچارد ویکوف که تکنیک های مربوطه خود را در اوایل قرن بیستم توسعه دادند. ابزارها و تئوریهای فنی بیشتری در دهههای اخیر با تأکید زیادی بر تکنیکهای کامپیوتری و به کمک نرم افزارهای مختلف، طراحیشده، توسعه و یافتهاند.
کاربردهای تحلیل تکنیکال چیست ؟
یک فرض اساسی تحلیل تکنیکال این است که همه اطلاعات موردنیاز، در قیمت است. و طیف گستردهای از تکنیکها برای بررسی اطلاعات موجود در تغییرات قیمت، اعمال میشود. به طور مثال ممکن است برای این ارزیابی عملکرد قیمت، از مطالعه الگوهای تکراری در نمودارها، محاسبات ریاضی برای تعیین سرعت و ابزارهای آماری برای شناسایی شرایط استفاده شود.
به اعتقاد تحلیلگران تکنیکال، قیمتها در روندهای مشخصی حرکت میکنند. تاریخ نیز تمایل به تکرار دارد، به ویژه زمانی که روانشناسی کل بازار را نیز درنظر بگیریم.
تحلیلگر تکنیکال برای انجام تحلیل، علاوه بر قیمت سهم، از حجم معاملات نیز استفاده می کند. برای این کار می توان از هزاران الگو و سیگنال در هر بازار مالی استفاده کرد.
با استفاده از برخی اندیکاتورها می توان بر وضعیت فعلی بازار متمرکز بود و با استفاده از سایرین می توان بر وضعیت آینده بازار تمرکز داشت. بعنوان مثال، برای تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن روند می توان از حدود حمایت و مقاومت استفاده نمود.
به طور کلی کاربردهای تحلیل تکنیکال موارد زیر است:
- تحلیل رفتار و وضعیت فعلی بازار
- پیشبینی آیندهی قیمت و همچنین وضعیت بازار
- پیدا کردن زمان مناسب ورود و همچنین خروج برای بازههای مختلف زمانی
- برآورد تقریبی زمان مورد نیاز برای سرمایه گذاری
- نوسان گیری به کمک تحلیل الگوهای بوجود آمده
.
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال چیست ؟
هردوی این رشها هدف مشترکی را دنبال میکنند. پیدا کردن بهترین مورد برای خرید و بررسی زمان خروج.
- تحلیل تکنیکال را میتوان برای بازههای زمانی متفاوتی به کار برد. این در حالی است که در تحلیل بنیادی دید سرمایه گذاری بلند مدت است.
- از طرف دیگر، تمرکز در تحلیل بنیادی بر روی محاسبه و بررسی ارزش واقعی یک سهام با توجه به شرایط و ویژگیهایی که دارد، است. ولی در تحلیل تکنیکال ما فقط به دنبال پیش بینی ارزش آینده سهام، بر اساس رفتارهای گذشته و الگوهای حال حاضرش، هستیم.
- در بنیادی اطلاعات ورودی ما وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت، وضعیت مالی و مدیریت شرکت، درآمد، هزینهها، داراییها و بدهیها و… میباشد. اما در تحلیل تکنیکال قیمت و حجم سهام تنها اطلاعات ورودیهای ما هستند.
- تحلیل گر تکنیکال به دنبال دانستن علل تغییرات قیمت نیست. در حالی که تحلیلگر بنیادی به بررسی علل تغییر قیمت می پردازد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال چیست ؟
پس از اینکه فهمیدیم کاربردهای تحلیل تکنیکال چیست ، حال نوبت بررسی مزایا و معایب تحلیل تکنیکال است.
این تحلیل نیز مانند سایر استراتژیهای معاملاتی، دارای محدودیت هایی مشابه است.
- تحلیل نمودارها به درستی انجام نشود.
- الگوها با حجم معاملات پایین تشکیل شوند.
- بازه ی زمانی میانگینهای متحرک، باتوجه به نوع معاملهی درحال انجام، بیش از حد کوتاه یا بیش از حد طولانی باشد.
- هرچه استراتژیهای این تحلیل و ابزارهایش، بیشتر مورداستفاده عموم باشد، تاثیر گذاری بیشتری بر روی وند قیمتها خواهد داشت.
- بر اساس یکی از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال، فرضیه بازار کارا، قیمتهای بازار، تمامی اطلاعات گذشته و حال را منعکس میکند. پس هیچ راهی برای کسب سود از روندهای بازار وجود ندارد مگر اینکه بازار فاقد کارایی کامل باشد.
- اطلاعات قبلی سهم حتماً باید موجود باشد.
- کاربردهای تحلیل تکنیکال برای بازههای زمانی مختلف مناسب است. مهم نیست دید شما کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت و یا حتی نوسان گیری باشد. این تحلیل به کارتان میآید.
- از این تحلیل میتوانید برای تمام بازارها استفاده کنید.
- حتی اگر اطلاعات وضعیت مالی سهم در اختیارتان نباشد. به کمک تحلیل تکنیکال، میتوانید، آن را بررسی کنید.
کلام آخر
همانطور که بارها شنیدهاید، تاریخ تکرار میشود. این قضیه نه تنها در امور سیاسی و اجتماعی، بلکه در حوزهی مالی نیز صحت دارد.
از این رو بر تمام فعالان این حوزه واجب است، که با تمامی کاربردهای تحلیل تکنیکال آشنا بوده و بتوانند همهی آنها را به کار، ببرند.
ما نیز در فرصت پلاس بنا بر ظیفهی خود، آموزشهای گستردهای را پیرامون این حوزه، که توسط مدرسین مختلفی تدریس شده، تدارک دیدهایم.
پس اگر میخواهید، که بتوانید فرصتهای در بازار را رصد کرده و وضعیت مالیتان را تغییر دهید؛ هرگز آموزش زیر را از دست ندهید.
البته تحلیل تکنیکال یکی از بالهای پرندهی سرمایه گذاری بلند مدت است. برای اوج گرفتن خود به آن یکی بال نیز، (تحلیل بنیادی) احتیاج دارید.
اگر دوست دارید که در این زمینه مطالعات بیشتری داشته باشید، کتابهای معرفی شده در مقالهی زیر بخ شما کمک شایانی خواهند کرد.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
معرفی انواع کاربرد هوش مصنوعی در بازارها + معرفی بهترین دورهها
46 بازدید
-
کاربرد هوش مصنوعی در اقتصاد: فرصتها و چالشها
92 بازدید
-
بهترین دوره ارز دیجیتال چه ویژگی هایی دارد؟
235 بازدید
-
مزایا و معایب سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟
181 بازدید
-
روشهای حفظ ارزش پول و افزایش آن با سرمایه گذاری
334 بازدید
دیدگاهتان را بنویسید